تبلیغات کلیکی سامانه گوگل پلاس و افزايش بازديد
چتروم جرقه ايراني باكس كارت شارژ به قيمت دولتي و نمايندگي ايرانسل و همراه اول
من، تو و او
گروه اينترنتي جرقه ايراني
گروه اينترنتي جرقه ايراني

من، تو و او

اولین روز دبستان بازگرد
کودکی ها شاد و خندان باز گرد

باز گرد ای خاطرات کودکی
بر سوار اسب های چوبکی

خاطرات کودکی زیباترند

یادگاران کهن ماناترند

درس های سال اول ساده بود
آب را بابا به سارا داده بود

درس پند آموز روباه و خروس
روبه مکار و دزد و چاپلوس

روز مهمانی کوکب خانم است
سفره پر از بوی نان گندم است

کاکلی گنجشککی باهوش بود
فیل نادانی برایش موش بود

با وجود سوز و سرمای شدید
ریز علی پیراهن از تن می دری

تا درون نیمکت جا می شدیم
ما پر از تصمیم کبری می شدیم

پاک کن هایی ز پاکی داشتیم
یک تراش سرخ لاکی داشتیم

کیفمان چفتی به رنگ زرد داشت
دوشمان از حلقه هایش درد داشت

گرمی دستانمان از آه بود
برگ دفترها به رنگ کاه بود

مانده در گوشم صدایی چون تگرگ
خش خش جاروی با پا روی برگ

همکلاسی های من یادم کنید
باز هم در کوچه فریادم کنید

همکلاسی های درد و رنج و کار
بچه های جامه های وصله دار

بچه های دکه سیگار سرد
کودکان کوچک اما مرد مرد

کاش هرگز زنگ تفریحی نبود
جمع بودن بود و تفریقی نبود

کاش می شد باز کوچک می شدیم
لااقل یک روز کودک می شدیم

یاد آن آموزگار ساده پوش
یاد آن گچ ها که بودش روی دوش

ای معلم نام و هم یادت به خیر
یاد درس آب و بابایت به خیر

ای دبستانی ترین احساس من
بازگرد این مشق ها را خط بزن

من به مدرسه ميرفتم تا در س بخوانم .
تو به مدرسه ميرفتي به تو گفته بودند بايد دکتر شوي .
او هم به مدرسه ميرفت اما نمي دانست چرا ؟!

من پول تو جيبي ام را هفتگي از پدرم مي گرفتم ...
تو پول تو جيبي نمي گرفتي هميشه پول در خانه ي شما دم دست بود ...
او هر روز بعد از مدرسه کنار خيابان آدامس مي فروخت !

معلم گفته بود انشا بنويسيد و موضوع اين بود : علم بهتر است يا ثروت ؟!

من نوشته بودم علم بهتر است
مادرم مي گفت با علم مي توان به ثروت رسيد

تو نوشته بودي علم بهتر است
شايد پدرت گفته بود تو از ثروت بي نيازي

او اما انشا ننوشته بود برگه ي او سفيد بود
خودکارش روز قبل تمام شده بود ...

معلم آن روز او را تنبيه کرد.
بقيه بچه ها به او خنديدند.
آن روز او براي تمام نداشته هايش گريه کرد.
هيچ کس نفهميد که او چقدر احساس حقارت کرد.
خوب معلم نمي دانست او پول خريد يک خودکار را نداشته.
شايد معلم هم نمي دانست ثروت و علم گاهي به هم گره مي خورند. گاهي نمي شود بي ثروت از علم چيزي نوشت ...

من در خانه اي بزرگ مي شدم که بهار توي حياطش بوي پيچ امين الدوله مي آمد .
تو در خانه اي بزرگ مي شدي که شب ها در آن بوي دسته گل هايي مي پيچيد که پدرت براي مادرت مي خريد ...
او اما در خانه اي بزرگ مي شد که در و ديوارش بوي سيگار و ترياکي را مي داد که پدرش مي کشيد .

سال هاي آخر دبيرستان بود بايد آماده مي شديم براي ساختن آينده .

من بايد بيش تر درس مي خواندم دنبال کلاس هاي تقويتي بودم ...
تو تحصيل در دانشگاه هاي خارج از کشور برايت آينده ي بهتري را رقم مي زد ...
او اما نه انگيزه داشت نه پول درس را رها کرد دنبال کار مي گشت ...

روزنامه چاپ شده بود هر کس دنبال چيزي در روزنامه مي گشت .

من رفتم روزنامه بخرم که اسمم را در صفحه ي قبولي هاي کنکور جستجو کنم ...
تو رفتي روزنامه بخري تا دنبال آگهي اعزام دانشجو به خارج از کشور بگردي ...
او اما نامش در روزنامه بود روز قبل در يک نزاع خياباني کسي را کشته بود !!!

من آن روز خوشحال تر از آن بودم که بخواهم به اين فکر کنم که کسي ، کسي را کشته است .
تو آن روز هم مثل هميشه بعد از ديدن عکس هاي روزنامه آن را به به کناري انداختي .
او اما آنجا بود در بين صفحات روزنامه :
براي اولين بار بود در زندگي اش که اين همه به او توجه شده بود !!!!

چند سال گذشت وقت گرفتن نتايج بود .

من منتظر گرفتن مدارک دانشگاهي ام بودم .
تو مي خواستي با مدرک پزشکي ات برگردي همان آرزوي ديرينه ي پدرت .
او اما هر روز منتظر شنيدن صدور حکم اعدامش بود .

وقت قضاوت بود ، جامعه ي ما هميشه قضاوت مي کند .

من خوشحال بودم که که مرا تحسين مي کنند .
تو به خود مي باليدي که جامعه ات به تو افتخار مي کند .
او شرمسار بود که سرزنش و نفرينش مي کنند .

زندگي ادامه دارد ، هيچ وقت پايان نمي گيرد .

من موفقم : من ميگويم نتيجه ي تلاش خودم است!!!
تو خيلي موفقي : تو ميگويي نتيجه ي پشت کار خودت است!!!
او اما زير مشتي خاک است : مردم گفتند مقصر خودش است !!!!

من , تو , او
هيچگاه در کنار هم نبوديم .
هيچگاه يکديگر را نشناختيم .
اما من و تو اگر به جاي او بوديم آخر داستان چگونه بود...؟!!
 


تبلیغات کلیکی
سامانه گوگل پلاس و افزايش بازديد

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:








تاریخ: 21 آبان 1389برچسب:,
ارسال توسط سعيد كريمي

آرشیو مطالب
پيوند هاي روزانه
امکانات جانبی

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 166
بازدید دیروز : 617
بازدید هفته : 166
بازدید ماه : 4539
بازدید کل : 969297
تعداد مطالب : 441
تعداد نظرات : 6
تعداد آنلاین : 2







Powered by WebGozar